در شهرها گروهبندی بر حسب حرفه و پیشه بود مثل خیاط، قناد، حلبیساز، آهنگر و... .شرایط زندگی شهری دارای جهات مشترک بود یعنی رئیس خانواده به نسبت توانایی، خانه شخصی داشت و مشاغل هم موروثی بود. مثلا آهنگر پسر خود را از سنین ۷ یا ۸ سالگی در دکان خویش به کار میگماشت تا حرفه پدری را فراگیرد و بعد از رسیدن به بلوغ سعی میکرد دخترانی از همان طبقه و هم صنف خود را به عقد ازدواج او در آورد.
هر صنف فقط اجناس مربوط به خود را میفروخت مثلا عطار هیچگاه لبنیات نمیفروخت و بقال از دادوستد قند و شکر و ادویه که مربوط به صنف عطار بود خودداری میکرد. علاوه بر مشخص بودن شغل و حرفه، شیوه زندگی آرایش خانه و لباس اصناف و گروهها نیز متمایز از هم بود. مثلا بازرگانان عمامه «شیر شکری با مندیل یا کلاه» بر سر میگذاشتند اما بقال و عطار عموما کلاه بر سر میگذاشتند و لباس آنان غالبا «متقال مشکی» یا سرمهای بود و شال پهن به کمر میبستند و قبای کوتاه بدون چاک میپوشیدند.
تاجبخش، احمد، تاریخ تمدن و فرهنگ در دوره قاجار، شیراز، ۷۷، انتشارات نوید شیراز، ص۴۲۵
منبع : روزنامه دنیای اقتصادشماره 5571