محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ این که مینویسم، از آنهاست که فُحشخور ملسی دارد، اما باید نوشت.
☑️⭕️ واقعه تاریخی
✅ امینالدوله در سال 1896 شرکت قندسازی بلژیکی را به ایران آورد تا در اراضیاش چغندر قند بکارد و کارخانه قند راه بیندازد. بهای قند این کارخانه ارزانتر از قند وارداتی روسیه بود. احمد اشرف در کتاب «موانع تاریخی رشد سرمایهداری در ایران» از قول مهدیقلی هدایت مینویسد «روسها که صادرکننده عمده قند به ایالات شمالی ایران بودند موقتاً بهای قند را ارزان کردند تا آنکه کارخانه قند را به زانو درآوردند.» (صص. 63-62)
☑️⭕️ نتیجه اول
✅ روسها برای حفظ بازار ایران قندشان را ارزانتر دادند تا کارخانه رقیب در ایران پیدا نکنند. بازار ناموس اقتصاد است، نه آسان به دست میآید، نباید به بادش داد، و چون به باد دادی دیگر سخت به دست میآید.
☑️⭕️ واقعیت امروز
⭕️ یک. ما بازارهایی برای صادرات محصولات خود به کشورهای همسایه داریم: صادرات گاز به عراق، ترکیه و نمیدانم چه کشورهای دیگری؛ و صادرات برق به عراق، افغانستان، پاکستان و کشورهای دیگری.
⭕️ دو. الان تحریم هستیم و همین بازارهای صادراتی محل کسب درآمد ارزی و رفع نیازهاست؛ اما تحریم هم که نباشیم – مثل روسیه یا قطر – ما به صادرات نیازمندیم. اقتصادهای بزرگ جهان صادراتمحور هستند، خواه کالای خام (مثل عربستان) خواه کالای ساختهشده (مثل چین، ژاپن، آلمان، کره جنوبی و این روزها اندونزی و بنگلادش)
⭕️ سه. بازار ناموس اقتصاد است و نباید آنرا به باد داد. ما باید بازار گاز و برق عراق، افعانستان، پاکستان و هر کشور دیگری را حفظ کنیم؛ با تحریم یا بیتحریم؛ با رابطه با آمریکا یا بدون رابطه با آمریکا؛ این بازارها برای کسب درآمد، ایجاد اشتغال، تضمین امنیت و روابط متقابل مسالمتآمیز، داشتن پشتیبانی این کشورها در مجامع بینالمللی، و برای ارائه تصویری خوب از ایران به منظور فروش کالاهای بیشتر، برای گرفتن پروژههای ساختوساز توسط شرکتهای ایرانی در این کشورها، و برای توسعه درازمدت ایران ضروری است.
⭕️ چهار. برای حفظ بازار گاز و برق عراق و سایر کشورها، باید مدیریت مصرف کرد؛ شروع از مشترکین بزرگ مصرفکننده گاز و برق در بخش دولتی، از شرکتهای صنعتی انرژیبر، از خاموش کردن گاز و برق ادارات دولتی، از تبلیغات گسترده برای کاهش مصرف برق و گاز در همه بخشها، و حتی پرداخت خسارت به مشترکین خصوصی و خانگی بابت کاستن از مصرف داخلی، ، و همینطور الی آخر.
بقیه کشورها برای حفظ بازارهایشان – ناموس اقتصاد – دامپینگ میکنند، جنسشان را زیر قیمت تولید در کشور خارجی میفروشند، برای حفظ بازار روی بقیه اسلحه میکشند، چرا نباید به حفظ بازارهای خود حساس باشیم؟
⭕️ پنج. خجالت نباید کشید از گفتن اینکه برای حفظ بازار خارجی انرژی، در داخل به ترتیب از پرمصرفترین مشترکین، دولتیها، حکومتیها و تا دیگران، آخر همه مردم، مدیریت مصرف میکنیم.
☑️⭕️ چرا گفته نمیشود؟
✅ اما چرا گفته نمیشود؟ ساده است: سرشکستگی و خجالت به علاوه عدم شفافیت. خب وقتی دله دزدی، دزدی گرگی، فساد، ناکارآمدی و عدم شفافیت هست، کسی جرأت نمیکند بگوید ما برای حفظ بازارهای صادراتی، در داخل مدیریت مصرف میکنیم. مردم میگویند تو اول فساد و ناکارآمدی و عدم شفافیت خودت را درمان کن تا معلوم شود پول صادرات در کجا خرج میشود. اغلب خوانندگان این پست هم همین را خواهند گفت و برای همین فحشخور ملسی دارد.
☑️⭕️ نتیجه دوم
⭕️ یک. شترسواری دولّا دولّا نمیشود. بازار صادرات را حفظ کردن بدون مدیریت مصرف و اصلاحات در ساختار مصرف انرژی کشور نمیشود، و مدیریت مصرف هم بدون شفافیت با مردم و اصلاحات برای پایان دادن به ناکارآمدی، دله دزدی و دزدی گرگی ممکن نیست. نمیشود خزانهداری قاجاری داشت و بازارداری قرن بیستویکم.
⭕️ دو. بازار خارجی را باید با شفافیت و اصلاح حکمرانی در داخل، با خلق سرمایه اجتماعی و سخن صریح گفتن با مردم حفظ کرد. هیچ آدم عاقل محترمی در حفظ ناموس، کوتاه نمیآید، ناموس اقتصاد را هم نباید با پنهانکاری و من بمیرم و تو بمیری، به باد داد.
⭕️ سه. هر بخش از بازارهای خود در جهان را که از دست دادهایم، خواه بازار فرش، زعفران، نفت، گاز، محصولات فلزی یا هر کالای دیگری، بیناموسی در اقتصاد کردهایم. فقر، بیکاری، عقبماندگی و ... هم عاقبت همین بیناموسیهای اقتصادی است که البته ریشههای عمیق دارد.
منبع : کانال تلگرام نویسنده