مردی به محضر پیامبر اسلام (ص) شرفیاب گردید و گفت: ای پیامبر خدا! اسلام را آن گونه که دریافت داشته ای برایم بگو. آن حضرت فرمود: گواهی ده که خدایی جز یکتا خدای هستی نیست، و این که محمد بنده و پیام آور اوست. آن مرد پرسید: آیا در برابر رسالت پاداشی هم از من خواهی خواست؟ قال: تسألنی علیه اجراً؟
پیامبر فرمود: نه، تنها دوست داشتن خویشاوندان را می خواهم. پرسید: خویشاوندان خودم یا شما؟
پیامبر فرمود: خویشاوندان من!
گفت: پس دستت را بیاور تا با تو بیعت کنم، و افزود: اینک بر آن کسی که تو و خویشاوندانت را دوست نداشته باشد، لعنت خدا باد!
پیامبر گرامی فرمود: آمین.