سیامک برازجانی
روابط عمومی اتاق اصناف مرکز استان بوشهر
آیا نان قرضی در استان بوشهر تبدیل به معضلی اجتماعی برای نانوایان و مردم شده است؟
آیا دامنه فقر آنقدر گسترده شده که مردم در پایتخت انرژی ایران دارند نان قرضی می خرند؟
چرا فقر عمومی در تریبون های عمومی جایی و جایگاهی ندارد و هیچ یک از مسئولان استان بوشهر در برابر این اپیدمی گسترده هیچ برنامه ای ندارند؟
از لحظه ای که بحث نان قرضی در استان سیستان و بلوچستان مطرح شد و تصویری از لیست مردمی که توان پرداخت وجه نان روزانه خود را نداشتند تا لحظه تنظیم این مطلب از چند مجرا به بحث نان قرضی در استان بوشهر ورود کردیم.
تا این لحظه نمی توانیم قاطعانه بگوییم که در استان بوشهر فقر چهره خشن خود را تا خرید نان قرضی هم رسانده است یا خیر. اما با توجه به پایش های متعدد صورت گرفته از نانوایان از جمله تماس با تعدادی از متصدیان این واحدهای صنفی در محلات کم برخوردار، تماس با معاون اتحادیه نانوایان و اعزام یک گروه بازرسی از طرف اتاق اصناف مرکز استان بوشهر به نانوایی های شهرستان بوشهر، موردی از قرضی بَری نان مشاهده نشد. هیچ گزارشی هم مبنی بر این که فقر و بی پولی به نان قرضی رسیده در دستمان نیست.
در همین رابطه می توانیم دو تحلیل داشته باشیم. تحلیل ساده پندارانه موضوع این است که مردم استان یا شهرستان بوشهر آن اندازه فقیر نشده اند که نیاز به نان قرضی داشته باشند.
اگر این تحلیل را ارائه کنیم باید روی دیگر این فرضیه را هم مورد توجه قرار دهیم که فقر به اندازهای در جامعه رسوخ کرد که چندی پیش کودک هم استانی ما به خاطر نداشتن تبلت یا موبایل هوشمند خودکشی کرد. پس اصل موضوع یعنی فقر، چهره خشن خود را به استان بوشهر نمایان کرده است.
تحلیل دوم که منطقی تر به نظر می رسد این است که با توجه به این که تعیین سیاست های اقتصادی ایران به شکل فدرالی صورت نمی گیرد و سیاستها به شکل متمرکز اعمال می شود پس بازخوردهای مثبت و یا منفی موضوعی مثل فقر اجتماعی یا اقتصادی شاید چهره واحدی در همه استان ها یا شهرها نداشته باشد اما کم و بیش حضوری یکسان دارد.
برای این که درک درست تری از فقر در ایران ارائه کنیم خوب است جدیدترین آمار منتشر شده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) را مورد مطالعه قرار دهیم. این آمار نشان میدهد که در مهر ماه امسال در بین ۸۹ قلم کالای اساسی، قیمت ۸۴ کالا بین ۰.۴ تا حدود ۳۱۴.۶ درصد نسبت به خرداد سال گذشته افزایش داشته، بیشترین افزایش قیمت هم مربوط به گروه آهن آلات، کنجاله سویا و حبوبات بوده و بیشتر اقلام مصرفی روزمره مثل برنج، مرغ، تخم مرغ، حبوبات، قند، شکر و غیره بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته است.
با این شرایط نمی توان انتظار داشت که مردم بوشهر وضعیت اقتصادی بهتری نسبت به سایر نقاط کشور داشته باشند. زیرا در کشوری که سیاست های اقتصادی به صورت متمرکز اعمال می شود فقر و ثروت هم حتی اگر بروزهای متفاوتی داشته باشند اما روحی واحد دارند.
به همین دلیل می توان گفت اگر فقر در سیستان و بلوچستان دیده شود قطعا باید به دنبال بروز آن در همه نقاط کشور باشیم. چه بوشهر، چه تهران، چه سرخس و یا هر شهر و روستای دیگری.