۲۷مهر۱۲۲۷ میرزا محمدتقیخان فراهانی، ملقب به امیرکبیر با حکم ناصرالدینشاه به عنوان صدراعظم ایران منصوب شد. در حکم ناصرالدین شاه آمده بود: «ما تمام امور ایران را به دست شما سپردیم و شما را مسوول هر خوب و بدی که اتفاق میافتد، میدانیم. همین امروز شما را شخص اول ایران کردیم و به عدالت و حسن رفتار شما با مردم کمال اعتماد و وثوق داریم. به جز شما به هیچکس دیگر چنین اعتقادی نداریم و به همین جهت این دستخط را نوشتیم.»
دکتر محمدعلی داوودآبادی، استاد دانشگاه درباره امیرکبیر چنین گفته است: در دوران حکومت ۱۰ساله حاج میرزا آقاسی که شخصیتی درویشمسلک داشت، همه نوع کاری توسط اطرافیان وی در کشور رخ میداد، وضعیت مالی کشور بهشدت به هم ریخته بود، هر فردی میتوانست در حد توان خود از بودجه کشور برداشت کند، حساب و کتابی وجود نداشت و در واقع اوضاع مالی کشور آشفته بود. ساماندهی وضعیت مالی کشور اقدامی بزرگ و خطرناک بود که امیرکبیر پا در این عرصه گذاشت و برای همه عوامل دستگاه شاه و حتی خود شاه حقوق تعیین کرد که این اقدام شوک بزرگی به دربار وارد ساخت. در کنار تلاش برای ترمیم و تنظیم حساب و کتاب مالی کشور، روند دریافت مالیات مورد توجه قرار گرفت. در آن زمان از افرادی که باید مالیات پرداخت میکردند، رقمی دریافت نمیشد؛ اما در مقابل از کسانی که نباید، مالیات دریافت میشد، امیرکبیر با ورود به این حوزه کار مالیاتی کشور را تنظیم کرد.
امیرکبیر معتقد بود که باید با افرادی کار کند که مانند خودش فکر کنند، به همین دلیل افراد مناسب را برای پستهای مختلف تعیین کرد و به سرعت افراد آشنا و معتبر را به مناصب مهم و حساس گمارد و افراد دیگر را که مناسب پستها نبودند، عزل کرد. در اواخر حکومت محمدشاه سفیران کشورهای انگستان، روسیه و فرانسه بهشدت در امور کشور دخالت داشتند و حتی در مواردی دستور صادر میکردند و اگر وزیری درخواست مرخصی داشت باید با این سفرا هماهنگ میبود که امیرکبیر در دوران صدارت خود این دخالتها را کاملا قطع کرد و همین امر باعث صفآرایی دشمنانش در برابر وی شد. تاسیس روزنامه وقایعاتفاقیه در زمانی که مردم دسترسی به اخبار مملکت نداشتند باعث شد که جامعه در جریان حوادث مهم کشور قرار گیرد و همین امر آگاهی مردم را افزایش داد.
از طرفی اعزام دانشجویان به خارج از کشور برای تحصیل، توسعه بورسیه و بازگشت دانشآموختگان آشنا به علوم روز زمینه تاسیس دانشگاه را رقم زد و در واقع پایههای تاسیس مدرسه دارالفنون به واسطه این اقدام موثر امیر گذاشته شد. امیرکبیر خود نظامی بود به همین دلیل تصمیم بر ساماندهی ارتش گرفت. ارتش ایران در زمان صدارت امیرکبیر ساختاری قدیمی داشت و حتی بهدلیل عدم آگاهی از شیوههای نوین جنگ و نداشتن توپخانه و سلاح در دوران گذشته متحمل ۲ شکست سنگین از روسیه شده بود و همین کاستیها باعث شد که امیر با جدیت به قدرتمند کردن ارتش بپردازد. رونق کارخانه باروتسازی و اسلحهسازی حتی بهصورت دستی، ایجاد دستههای مرتب نظامی، داشتن صبحگاه و شامگاه، لباس فرم مناسب و تمرین منظم حاصل تلاشهای امیرکبیر در حوزه نظامی بود که باعث شد آمادگی همیشگی برای ارتش حاصل شود و در واقع ارتش قدیمی و سنتی ایران به ارتشی نوین تبدیل شد.
وی برای اطلاع از همه امور خبربیار یا خبرچینهایی به تمام نقاط حساس کشور فرستاده بود تا اوضاع کشور را اطلاع دهند و حتی در سفارتخانهها نفوذ کرده بود تا از وضعیت کشور و ظلم و زورها مطلع باشد، حتی با درشکه در شهر تردد میکرد تا به چشم خود، وضعیت مردم را شاهد باشد. تمام این اقدامات در واقع در مسیر شکلگیری ایرانی نوین انجام گرفت؛ اما شاه در مقابل دشمنیها دوام نیاورد و در نهایت اتفاقی افتاد که نباید میافتاد. امیرکبیر در طول ۲۹ ماه صدارت خود در واقع اقداماتی را انجام داد که امکان اجرایی شدن آن در یک آرمان شهر وجود داشت؛ اما با شیوه مدیریتی خاص خود توانست کشور را اصلاح کند، نتایج اقدامات امیرکبیر در روزگار بعد از او بهثمر نشست.
بهطوریکه حتی پس از امیرکبیر، ناصرالدینشاه اجازه تعطیلی مدارس را نداد. با بازگشت دانشآموختگان که در واقع متشکل از پزشکان، روزنامهنگاران، نظامیان، شهرسازان، اسلحهسازان و... بودند، زمینهای ایجاد شد که کشور پس از امیر به عقب بازنگردد و حتی تنظیم امور مالی بهگونهای انجام گرفته بود که هیچ برداشت و سوءاستفادهای ممکن نبود مگر اینکه شخصی پنهانی سوءاستفاده میکرد و با درز این اخبار دزدی به جامعه به واسطه آگاهی مردم موجی از نارضایتیها آغاز میشد. مشروطه حاصل اقدامات و اصلاحات امیرکبیر بود، اگر امیرکبیر در کشور نبود، در واقع هیچیک از این اتفاقات بزرگ انجام نمیگرفت؛ چراکه مردم از امور آگاه نبودند، منبع خبررسانی وجود نداشت، شاهزادگان قاجار تا آخرین روستای کشور نفوذ کرده بود و مردم را استثمار میکردند؛ اما این اقدامات مردم را آگاه کرد و مشروطه را رقم زد.
منبع : روزنامه دنیای اقتصادشماره 5573